دل من
دل من سربه هوا گشته خدایا چه کنم
عاشق شخص شما گشته خدایا چه کنم
دوره افتاده به دنبال نشانی هاتان
شک ندارم که فنا گشته خدایا چه کنم
تا مگر بوسه ای از شخص شما بستاند
دست درذکر و دعا گشته خدایا چه کنم
بسکه کوبیده سرخویش به دیواره ی دل
سرش از سینه جدا گشته خدایا چه کنم
دستکم یک دوسه دیوان غزلک فرموده
شارح عشق و وفا گشته خدایا چه کنم
آنقدر ناز کشیده دل بی صاحب من
سمبل ناز وادا گشته خدایا چه کنم
هرچه هم مهر و وفا میکند این دیوانه
هدف تیر جفا گشته خدایا چه کنم
یا اگر راست بگوید ندهد سود که او
غرقه در روی و ریا گشته خدایا چه کنم
کارش از کار گذشتست خودم میدانم
ضد دارو و دوا گشته خدایا چه کنم
روزو شب میدهمش پند فریبش نخوری
پندم من باد هوا گشته خدایا چه کنم
دل بی صاحب من پیشتر عاقل تر بود
کلا از عقل رها گشته خدایا چه کنم
#امیرحسین_مقدم
23 . فروردین . 95
+ نوشته شده در چهارشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت 14:56 توسط امیر حسین مقدم
|
امیرحسین مقدم